Powered By Blogger
‏نمایش پست‌ها با برچسب دختر ناز و با حجاب افغانی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب دختر ناز و با حجاب افغانی. نمایش همه پست‌ها

کلیپ سکسی فرج الله سلحشور



کلیپ سکسی زن ایرانی فرج الله سلحشور

 کلیپ سکسی ایرانی و عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد موفق باشيد
 سياوش دلسوز


 فرج الله سلحشور

 فرج الله سلحشور

شیمیل +اینها هم میدن و هم میکن


مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و عکس سکسی دختران ایرانی عربی واسیای و غربی و دختران بلوند بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سياوش
http://iranpress3gp.blogspot.com/
فیلم سکسی /عکس سکسی/ داستان سکسی

خیلی وقت بود دیگه دوست دختر نداشتم! به خودم گفته بودم یه 20/30 تا جور میکنم که هر کدوم بهم زدن بگم به فلانم برو... (چون دیگه خسته شده بودم از ناز کشی و...)
دوران چت قبل عید همین سال 84 ماه بهمن بود دقیقآ یادمه با یه دختر تو روم سکسی آشنا شدم ! خیلی ناز میکرد ! دیر جواب میداد ! اگه جواب مبداد هم دست و پا شکسته....
خلاصه به حرف آوردمش. گفت پرناز 18 کیش زندگی میکنه . باباش اونجا بازاری هست و بوتیک بزرگی داره ! خودشم با این سن کم با یه پسری بنام فرهاد رفیق 34/36 سالش بوده ولی چهرش جوری بوده که حتی دوستای پرناز هم فکر میکردن 25 سالشه! گفت باید بره! گیر دادم نرو که گفت باید آرایش کنم میخوام برم پیش فرهاد !دختره پرو پرو جلو منمیگفت میخوام برم خونه فرهاد!!منم شک کردم ! البته بعد حرفاش خودش تابلو گفت من پرده ندارم اپن هستم ولی جنده نیستم !منم دیگه فهمیدم امکان نداره بره خونه فرهاد نده!اون دیووس هم با اون سنش زده پرده دختره مردم رو جر داده بود ( هر چند خود پرناز خواسته) ولی ..به هر حال شمارم رو دادم و خداحافظی کردیم !فرداش زنگ زد یه صدای دخترونه تا حدودی ناز که شروع کرد به حرف زدن و از خودش گفت از زندگیش که 2 تا داداش کوچولو داره و چند ساله اومدن کیش و خیلی ها دیگه میشناسنش ! بهش گیر دادم گفتم آخه دیوونه چرا با همچین پسری دوست شدی با این سن و سال آش و لاش عرق خوره ولگرد ! آخه تو کجا اون کجا ! دیگه 4 روز پشت سر هم حرف زدیم نگو خانوم وابسته شده بد جور دیدم میگه علی جوونم ترو خدا بلیط میگیرم میفرستم برات بیا کیش ببینمت ! منم که ناز میکردم و گفتم نه که 2 روز گذشت دیدم زنگ زد گفت فرهاد گیر داده میگه چرا اشغال تلفن من دیگه نمیتونم زیاد زنگ بزنم ! دوباره فرداش زنگ زد با دوستش گفت شماره منو داده به فرهاد ! فرهاد اگه بهت زنگ زد بگو با من کاری نداشتی و منو نمیشناسی و گریه میکرد شبها خونشون !حتا انقدر ترسیده بود اون و از دست بده به مادرشم مجبور شد بگه قضیه فرهاد و رفاقتش رو...دیگه خانوم دیر به دیر زنگ میزد ماهی یکبار منم چند تا دختره دیگه باهام دوست شدن ولی به دلم نمیشستن! یه روز زنگ زد دعوام شد گفتم تو منو مسخره کردی اونم گفت داره میاد تهران عروسی ( همین تابستون((آبان)) ) منم نه خوشحال شدم نه چیزی نشون دادم!گفت خوشحال نیستی ؟ چیزی نگفتم ! چند روز بعد دیدم اومده چت منم با یه اد دیگه اومدم بهش پم دادم با ناز جواب داد ! دیدم یه عکس سکسی ناز هم گوشه صفحه گذاشته و منم شروع کردم به حرفای...
خانوم هم 4 تا جواب سکسی داد منم کفرم درومد با ای دی خودم پی ام دادم اونم زود عکس رو برداشت و گفت من پرناز نیستم پسر دائی شم ! منم تو دلک گفتم خفه از طرز پی ام معلوم خودتی!خلاصه گفت اگه با پرناز کار داری زنگ بزنم بهش بگم بهت زنگ بزنه منم گفتم
خر خودتی ( تو دلم ) یدفعه دیدم تا دی سی شدم زنگ تل درومد ! خودش بود گفت فامیلمون زنگ زد گفته بهت بزنم !منم با بی میلی حرف زدم باهاش ولی نمیدونم چرا دوستش داشتم !
خلاصه بعد اینهمه کش مکش خانوم برگشت کیش و زنگ زد گفت رفتیم عروسی فلان لباس رو پوشیدم رقصیدم کلی دل بردم و ازین جور حرفا بعد مدل لباسش رو تعریف کرد و دیگه رفت منم 1 ماه بعد رفتم کیش ! زنگ زدم بهش گفتم من کیش هستم ! اونم دیوونه شد از خوشحالی قرار شد من برم هتل فردا یا برم خونشون یا اون بیاد ببینمش !خلاصه همون اولی شد ! آدرس داد رفتم خونشون درو زد رفتم بالا پشته در که رسیدم در و باز کرد وایییییییییییییییییی چه جیگری(فقط حیف یکم لاغر بود ژنش اینطوری بود) یه دفعه منو بغل کرد و کشوند تو نازش کردم ! هر چند به خاطر کاراش و بی خیالیاش دلخور بودم ولی هم من کینه ای نبودم و احساساتی هم اون لحضه فقط اونو میدیدم ! نشت رو مبل یکم حرف زد شربت آورد !
یه شلواره سفید چسب زیره زانو با یه بلوز سفید با یه دمپائی رو فرشی خوشگل ! لباش سرخ ! آدم میخواست قورتش بده !
کلآ تا حدودی شبیه آیشواریا رای ( هنر پیشه هندی) بود ولی فرض کنید کوچیکش کنید و لاغر تر و و نه به اون زیبائی.... دیگه فکر شیطنت زد به سرم ! گفتم پری برو اون لباسی که تو عروسی پوشیده بودی رو برام بپوش ببینمت ! اونم باز ناز قبول کرد و رفت بعد 6 /7 دقیقه اومد !اووووووووووووووووووووووف چه کسی شده بود ! یه بلور دامن یه سره مشکی با کفشای پاشنه بلند 7 سانتی موهای باز بعد اومد جلوم یه چرخی زد گفت نازه یکم رقصید منم با رقص دختر خیلی حشری میشم و دیگه نفهمیدم چی شد اونم که با ناز و عشوش کشته بود منو بعد گفت دیدی ؟ پسندیدی ؟ اجازه هست عوض کنم ؟ منم دستمو باز کردم که بیاد بغلم اونم آروم آروم اومد نشست بغلمسفت بغلش کردم با دستم چونش رو گرفتم بالا آروم شروع کردم به چشیدن مزه لبش !واییییییییی سرخ داغ شیرین اووووووووووم ! الانم میخوام ! بعد دیدم شل شد شروع کردم به فشار دادن رونش یه دفعه بلند شد گفت زیپش رو باز کن منم باز کردم وای از تنش سر خورد افتاد

یه بدن برنزه شده که خودشم میگفت هفتهای 2 بار میره پلاژ ! منم سفت بغلش کردم لباشو خوردم لیسش زدم بغلش کردم بردمش تو نخت مامان باباش انداختمش رو تخت شروع کردم خوردن سینش ججججون بعد لیسیدن گردن شیکم ! پاهاشو انداختم رو شونم از رو شرت کس نازه داغشو حس کردم و لیسیدم ! واییییی شرتم در آوردم ! ولی باز حواسم رفت به کفشاش ! منم خیلی فتیش رو دوست داشتم ولی پاهای ناز و تمیز ! اونم پای پری اوووووووووووف شروع کردم به لیسیدن پاشنه کفشش اون فقط نگام میکرد بیشتر خوردم پا بندشم لیشیدم خوردم انگشتاشو خوردم دیگه رفتم بالا آروم دست گذاشتم لایه چاک کسش که جیغ زد گفت وووووئی آه ه ه ه ه ه ه ه بخورش منم خوردم چه خوردنی دیگه داشت گریش در میومد میگفت بکن مردم !منم تازه برش گردوندم کونش رو خوردم واییییییییییییییی سوراخ صورتی تنگ ! بعد دیگه خودم هم دیوونه شدم پاهاشو دادم بالا گذاشتم جلو کسش کردم تو در آوردم هی تکرار کردم شاکی شد گفت ده بسه جرم بده مردمممممممممم !بکن تا ته بکن اوووووووووووف منم شروع کردم به کمر زدن وای چقدر همه چیز خوب پیش رفته بود و حالا تو سکس هم همه چیز قشنگ بود هم آه و نالش ناز بود هم صداش هم کسش تنگ داغ و لیز منم سرعتم رو بیشتر کردم اونم میگفت بیشتر میخوام که دیدم بعد چند دقیقه خانوم ارضا شد ولی منم کاندوم تاخیر انداز کشیده بودم طول میکشید واسه همین برش گردوندم از کون آروم گذاشتم سرش که رفت تو جیغی زد که گفتم هر کی اومده کیش جشنواره فهمید اینجا چه خبره !منم محکم تر کردم موهاشو گرفتم تو دستم میکشیدم سینشو چنگ میزدم محکم فشار میدادم نوکش رو وایییییییییییی چه روزی بودبعد کلاهک کیرم رو که کردم دیگه تا ته فرسنادم تو کونش شروع کردم به عقب جلو کردن وقتی صورتش رو لمس میکردم و دستم رو میزاشتم جلو دهنش که از درد دستمو گاز بگیره دیدم صورت ماهش خیسه داره گریه میکنه منم بیشترو بیشر میکردم و محکم تر که دیدم داره میگه وااااااااااااااااااااااای دارم جر میخورممممممم پاره شدم دو تا شدم از وسط وای مامانییییییییییی کجائیییییییی علی آروم تر وای مامان جووووووووووون اووووووووووف مردم آرومممم و هق هق میکرد منم انقدر کردم کشیدم بیرون کاندوم رو کشیدم از کیرم و همشو ریختم تو دهنش و رو موهاش اونم قورت داد گفت بشین تا بیام !10 دقیقه رفت دوش گرفت ! منم میترسیدم مامانش بیاد ! وایییی چی میشد ! منم لباسام رو پوشیدم اومد بغلش کردم نازش کردم هنوز یکم موهاش تر بود !لباشو خوردم آرومش کردم گفتم من دارم برمیگردم تهران توام مواظب خودت باش و دختره خوبی باش ! اونم یه هدیه داد بهم !گفت وقتی اومدم تهران میخواستم بدم که نیومدی ! منم باز بوسش کردم و تشکر ! اونم گفت مرسی از سکس با حالت ! گفت میام تهران بازم ولی ایندفه خونه شما ! و من برگشتم
مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و عکس سکسی دختران ایرانی عربی واسیای و غربی و دختران بلوند بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سياوش
http://iranpress3gp.blogspot.com/
فیلم سکسی /عکس سکسی/ داستان سکسی

کوس کون دختر ناز و با حجاب افغانی hijabi girl


مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و عکس کوس کون دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشدموفق باشيد
سیاوش
http://iranpress3gp.blogspot.com/
اینجا پایگاه دوست یابی و همسر یابی اسلامی است که تنها هدف قرار دادن جمعیت ها و گروه های مختلف نژادی، اعتقادی، ذوقی و منطقه ای، پایگاهی برای معرفی علاقه مندان به ازدواج و یا دوست یابی میباشد. ولی جنده خانه نمی باشد



http://30xx.wordpress.com
 
برای بزرگنمایی روی عکس کوس کون کلیک کنید
عکس سکسی زنان آسیایی
 کوس تپل
دختر نازافغانی

 دختر ناز و با حجاب افغانی

جنده افغانی

hijabi girl

Anal Sex.Free Anal
گایش کون كون نازي




از اين جا بگم كه من با يه خانومي به اسم نازي كه البته شوهر دار بود دوست بودم حدود 4 سال پيش بود . نازي اهل لاهيجان بود و ار خوشگلي چيزي كم نداشت . ناري شده بود سوراخ فوري من هر وقت لنگ كس ميشدم اون به دادم ميرسيد. نزديك 1 سالي با هم بوديم و هر وقت ميخواستم در اختيارم بود . اما يه چيري كه من تو كفش بودم كون نازي بود كه هيچوقت نزاشت من از اون كون خوشگل كام بگيرم حتي يه بار خواستم به زور از كون بكنمش كه با گريه از من التماس كرد تمومش كنم و منو پشيمان كرد . تا اين كه من تو يه دانشگاه تو شهرستان قبول شدم و مجبور شدم از تهران برم. 4 ماهي تهران نيومدم و با نازي تلفني در ارتباط بودم .تا اين كه يه روز نازي اصرار كرد كه بيام تهران چون كه شوهرش براي چند روز قرار بود بره شمال. منم بهش گفتم كه نميشه بيام چون هيچ دليلي نميتونم براي خونواده بيارم . خلاصه قرار شد من بيام تهران و همون روز برگردم


کوس اسیای تنگ
گایش کون كون نازي
از اين جا بگم كه من با يه خانومي به اسم نازي كه البته شوهر دار بود دوست بودم حدود 4 سال پيش بود . نازي اهل لاهيجان بود و ار خوشگلي چيزي كم نداشت . ناري شده بود سوراخ فوري من هر وقت لنگ كس ميشدم اون به دادم ميرسيد. نزديك 1 سالي با هم بوديم و هر وقت ميخواستم در اختيارم بود . اما يه چيري كه من تو كفش بودم كون نازي بود كه هيچوقت نزاشت من از اون كون خوشگل كام بگيرم حتي يه بار خواستم به زور از كون بكنمش كه با گريه از من التماس كرد تمومش كنم و منو پشيمان كرد . تا اين كه من تو يه دانشگاه تو شهرستان قبول شدم و مجبور شدم از تهران برم. 4 ماهي تهران نيومدم و با نازي تلفني در ارتباط بودم .تا اين كه يه روز نازي اصرار كرد كه بيام تهران چون كه شوهرش براي چند روز قرار بود بره شمال. منم بهش گفتم كه نميشه بيام چون هيچ دليلي نميتونم براي خونواده بيارم . خلاصه قرار شد من بيام تهران و همون روز برگردم شهرستان ( ببين كس چه به روز ادم مياره)من ساعت 7 صبح رسيدم تهران و چون ميدونستم نازي تنهاست يه راست رفتم خونه نازي ( اينم بگم كه خودمو واسه يه سكس حسابي اماده كرده بودم .
گایش کون كون نازي
يعني يه كوچولو ترياك حب كردم ولي از ترس اين كه مبادا اثر نكنه اسپري دندون هم با خودم بردم اونجا) . طبق قرار قبلي نازي در وا گذاشته بود كه يه وقت همسايها منو پشت در نبينن و من زود برم تو .خونه نازي تو يه اپارتمان 5 طبقه بود و نازمن بدون اين كه پشت در معطل بشم رفتم تو كه با ديدن نازي برق از كونم پريد . پيش خودم گفتم واسه گائيدن اين حوري اگه لازم باشه راه قندهارم ميرم .البته نازي تنها نبود و دوستش هاله كه اونم مثه نازي كس تشريف داشت اونجا بود. نازي تنها بچه ش رفته بود مدرسه و من مونده بودم با 2 تا كس ناز بد پذيرائي و خوردن صبحانه . من رفتم دستشوئي كه اين كير گرسنه رو با اسپري اماده كنم . بيرون كه اومدم ديدم هاله تنهاست و با چشاي نازش به اتاق خواب اشاره كرد ( يعني برو اونجا كه نازي منتظرته

گایش کون ملس
كه يه گناهي كرده باشه. ولد من بي توجه بدون معطلي رفتم سراغ اصل ماجرا بعد يه كم عشق بازي و خوردن سينهاي بلورين و كون سفيد نازي و اطمينان از اين كه ترياك و اسپري اثر خودشو كرده نوبت گائيدن كس تپل نازي شد. اما همين كه كيرمو انداختم تو كس نازي ديدم كيرم پر خون شد . از يه طرف داشت حالم بد ميشد از طرف ديگه داشتم به اين شانس كيري و اين ضد حالي كه خوردم به زمين و زمان فحش مبدادم . سريع از رو تخت بلند شدمو به نازي گفتم مسخره كردي منو اين همه راه اومدم اون وقت تو پريوديو. كه نازي گفت به خدا وقتش نبودو منم امروز صبح فهميدمو از اين حرفا اما من كير رو خورده بودم و مدام فحش ميدادم .


 عکس, کون گرد و تپل
 بعد 5 دقيقه بلند شدم كه لباسامو بپوشم كه نازي ميگفت بيا با دهن . بيا بزار لاي سينه هام . كه من با يه حالت قهر گفتم بابا اصلا امروز نصيب نيست بي خيالي طبقه اول زندگي ميكردتو همين گيرو دار يهو نازي برگشت گفت خب بيا از عقب !!!!!!!!!!!! من باورم نميشد انگار تمام دنيا رو بهم دادن 1سال ونيم تو كف اون كون بودم حالا نازي خودش گفت بيا از عقب!!!!!!! اگه تو اون لحظه هاله ميگفت بيا از كس و كون منو بكن ولي بي خيال نازي شو باز قبول نميكردم چون من ارزوم گائيدن كون نازي بود . اون بنده خدا فكر ميكرد من مثه هميشه زود كارم تموم ميشه و پيش خودش حساب كرده بود فوقش 5 دقيقه تحمل ميكنه . اما غافل از اين كه من با انواع وسائل تاخير اومدم سراغش. زودي پريدم با كرم كيرمو نرم كردم و رفتم سراغ نازي تنها چيري كه من از اون لحظه يادم اينه كه نازي با التماس گفت جون مادرت فقط يواش. سوراخ كون نازي رو با ولع با انگشتام باز ميكردم كيرمو اماديه فتح اون قله دست نيافتني ميديدم با اولين فشارجيغ نازي بلند شد . اما هوس من حس ترحم رو تو من كشته بود با تمام قدرت تلمبه ميزدم خودم رو تو اسمونا ميديدم از شانس بد نازي هم ترياك خوب موقئي اثر كرده بوئ هم اسپري اثر خودش رو داشت چشمام رو بسته بودم و به اون روزي فكر ميكردم كه اولين بار نازي رو ديدم و چطور اون كون خوشگلش باعث شد برم دنبالش و تورش كنم حالا كير من تو همون كون بود . يه لحظه چشامو باز كردم ديدم اشك تو چشاي نازي جمع شده و داره از درد ملافه رو گاز ميگره و ميگه بسه . صداي نازي بلند شده بودو هاله اومده بودپشت در و ميگفت شما داريد چي كار ميكنيد همسايه ها همه فهميدن يه كم يواش تر .
 
 اما من هاليم نبود مثه كسي كه اولين بار باشه كه كس ميبينه با تمام قدرت تلمبه ميزدم . ديگه داشت كم كم خالي ميكردم كه ديدم كيرم خوني شده . خوب كه دقت كردم ديدم داره از كون نازي خون مياد
خيلي ترسيده بودم چون تا حالا كسي رو جر نداده بودم . اما من بايد خالي ميكردم . اين بار دلم نيومد بكنم تو كون نازي . هر چند اون كاملا بي حال بود و هيچي حاليش نبود . كيرمو گذاشتم لاي سينه هاشو هونجا خالي كردم . نازي بي حلا رو تخت افتاده بود . من شرتمو پوشيدم و رفتم بيرون . هاله همين كه منو با اون وضع ديد گفت يه كم راحت باش خجالت نكشي. منم بدون اعتنا به حرفش يه سيگار روشن كردمو گفتم برو بيبين نازي چشه . هاله سريع رفت تو اتاق و تازه فهميده بود كه چه بلائي سر دوستش اومده .از اون به بعد ديگه هيچ وقت نتونستم نازي رو از كون بكنم
فرستنده اقا مهدی
http://iranpress3gp.blogspot.com/